-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:39897 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:47

اگر ابوسفيان اسلام ظاهري نمي آورد، باز پيامبر(ص) او را مي بخشيد؟ با توجه به اينكه ابوسفيان، ظاهراً ايمان اورد (براي حفظ جانش) آيا نوع فريب براي حفظ جان خود نيست؟

بعد از فتح مكه پيامبر اسلام(ص) دستور عفو عمومي را (جز براي چند نفر) صادر نمود.[5]

ابوسفيان از كساني نبود كه پيامبر(ص) حكم قتل او را صادر كرده باشد و يا از افرادي باشد كه مورد عفو پيامبر قرار نگرفته باشد. بر اين اساس نمي توان گفت: اگر ابوسفيان اسلام نمي آورد، پيامبر او را عفو نمي كرد؛ زيرا عفو و عدم عفو پيامبر(ص) مبني بر مسلمان بودن و نبودن افراد نبود.[6] پيامبر(ص) در عفو عمومي خود همة قرشيان (جز چند نفر) را بخشيد و قرشيان مسلمان نبودند. بر اين اساس، بر فرض اين كه ابوسفيان اسلامي نمي آورد، باز پيامبر او را عفو مي كرد و عفو پيامبر(ص) مبتني بر مسلمان بودن ابوسفيان نبود. البته ابوسفيان از ابتدا از دشمنان پيامبر و اسلام بود.[7] و در جنگ احد نقش عمده داشت.[8] سرانجام پس از دشمني و پيكارهاي متعدد در سال 8 به هنگام فتح مكه و وساطت عباس بن عبدالمطلب، نزد پيامبر اكرم(ص) آمد و اسلام آورد[9] و پيامبر خانة او را پناهگاه امن اعلام كرد[10]. پس از آن ابوسفيان و خانواده اش در شمار مسلمانان در آمدند و بنا به نقلي پيامبر(ص) او را به امارت بحران نصب نمود.[11] برخي مورخان عقيده دارند كه او در جنگ طائف يك چشمش را از دست داد.[12] و در جنگ جنين فرماندهي گروهي از جنگجويان را بر عهده داشت و پيامبر(ص) بعد از جنگ، غنايم بيشتري به او و فرزندانش داد.[13] در خصوص فريب كاري ابوسفيان بايد گفت: در آموزه هاي اسلامي معيار و ملاك، گفتن شهادتين و وضعيت فعلي انسان مي باشد. هرگاه شخصي به ظاهر اسلام را پذيرفت، در زمرة مسلمانان قرار مي گيرد و احكام اسلامي شامل او مي گردد؛ از اين رو پيامبر(ص) و ائمه(ع) مأمور بودند طبق ظواهر عمل نمايند و در فعاليت هاي انسان ها از علم غيب بهره نگيرند. پيامبر(ص) و ائمه در جنگ ها و روش حكومت داري و اجراي احكام الهي طبق ظواهر عمل كرده و مأمور به بررسي باطن و ماهيت انسان ها نبودند.

[5] الكامل في التاريخ، ج 2، ص 249؛ تاريخ طبري، ج 2، ص 333.

[6] سيره ابن اسحاق، ص 333.

[7] انساب الاشراف، ج 1، ص 327.

[8] اسير ابن اسحاق، ص 333؛ سيرةابن هشام، ج 3،ص 99؛انساب الاشراف، ج 1، ص 327.

[9] مغازي واقدي، ج 2، ص 817.

[10] همان؛ سيرة ابن هشام، ج 4، ص 46.

[11] دايره المعارف بزرگ اسلامي ج 5، ص 557.

[12] انساب الاشراف، ج1، ص 327.

[13] دايره المعارف بزرگ اسلامي، ج 5، ص 557.



مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.